داستان و رمان

داستان و رمان هایی از یک نویسنده تنها

هدیه

گل رز صورتی زیبا چشم‌هایش را باز کرد ،چه احساس غروری، چه عطری چه بویی ،در میان تمام گل‌های آن نزدیکی مثل ستاره‌ای می‌درخشید و سرمست بود از این‌همه زیبایی و شکوه.

ادامه مطلب...
۱۰ خرداد ۹۹ ، ۲۰:۰۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نرگس راد

حرف آخر

۰۹ خرداد ۹۹ ، ۲۲:۱۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نرگس راد

پند خیام

۰۹ خرداد ۹۹ ، ۲۲:۱۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نرگس راد

تفعلی به حافظ امشب

۰۹ خرداد ۹۹ ، ۲۲:۱۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نرگس راد

برف

آن شب تا صبح برف بارید و تمام زمین را سفیدپوش کرد صبح که ما در پرده آشپزخانه را کنار زد حسابی ذوق کرد و فریاد کشید: بچه‌ها برف، برف آمده است!

ادامه مطلب...
۰۹ خرداد ۹۹ ، ۲۲:۰۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نرگس راد

..........

۰۹ خرداد ۹۹ ، ۱۰:۲۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نرگس راد

حرف آخر

۰۹ خرداد ۹۹ ، ۱۰:۱۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نرگس راد

پند خیام

۰۹ خرداد ۹۹ ، ۱۰:۱۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نرگس راد

تفعلی به حافظ امشب

۰۹ خرداد ۹۹ ، ۱۰:۱۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نرگس راد

زندگی

هنوز برف‌های باغچه کامل آب نشده بود که گلدانی به  پرچین سنگی باغچه خورد و شکست  و ریشه ای  کوچک در خاک باغچه لانه کرد. روزی دست مهربانی ترک‌های جوان یاس کوچک را قلقلک داد و آرام او را صدا کرد چشم که گشود بهار بود ،که دامن کشان از او دور می‌شد و می‌رفت که شاخه‌ها و بوته‌های  دیگر را بیدار کند و در  باغ و باغچه ها و بیشه‌ها خبر بهار سر دهد .

ادامه مطلب...
۰۹ خرداد ۹۹ ، ۱۰:۱۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نرگس راد